مقیاس عملیاتی در صنعت طیور ایران

مقیاس عملیاتی در صنعت طیور ایران
این روزها گروه های متعددی که به نحوی با صنعت طیور مرتبط هستند، در فضای مجازی تشکیل شده است. افراد مختلف، عموماً تولیدکنندگان، به بحث در مورد راهکارهایی برای حل مشکلات صنعت می پردازند. عمده اطلاعات تولیدکنندگان منحصر به تجربه ایشان در مزارع پرورشی مختلف در صنعت است. از اینکه اساساً این صنعت در دنیا و به خصوص در کشورهای پیشرفته چگونه است، چرا به اینجا که هستیم رسیده ایم، ساز و کارهای ساختار، بازار، تولید و ....... چگونه است، اطلاعی ندارند.
بنگاه های اقتصادی ایران در صنایع مختلف به دلیل کوچک بودن از صرفه مقیاس برخوردار نبوده و لذا بازده مناسبی ندارند. به همین دلیل است که هیچگاه نمی توانند از مزیت های رقابتی برخوردار باشند.
انتظار می رود که بازارهای برق و آب و گاز و مخابرات که در انحصار دولت هستند، با بهره-گیری از صرفه مقیاس، بازده بهتری داشته باشند ولی حاکمیت اقتصاد دولتی ، لختی و ناکارآمدی چنین اقتصادی، تولید محصولات این صنایع را هم غیر اقتصادی کرده است. در دنیای پیشرفته همه این خدمات و بازارها را به بخش خصوصی سپرده اند و رقابت بین شرکت های تولید کننده برق، آب، گاز و مخابرات، برون ده این شرکت ها را به شدت رقابتی کرده است.
در صورتی که صرفه مقیاس در صنایع بزرگ و در کشورهای پیشرفته را بررسی کنیم، می بینیم که به این صنایع به سادگی نمی توان ورود کرد. اما در ایران، بطور مثال در همین صنعت طیور که بنگاه ها، شرکت ها و واحدهای تولیدی، بسیار کوچک هستند، به سادگی می توان به آنها ورود کرد. گرچه در برخی موارد مسائل مختلف واحدها نظیر بازپرداخت تسهیلات بانکی، نیروی کار و هزینه های مختلف مانع خروج از این صنعت می شود ولی نهایتاً ورود و خروج چندان مشکل نیست.

تولید و بازار مرغ و تخم مرغ:
صنعت طیور ایران که قبل از انقلاب هیچ حرفی چه از نظر میزان تولید و چه از نظر ساختار تولید برای گفتن نداشت، به یکباره بعد از انقلاب، عمدتاً حول محور اشتغال، سریعاً گسترش یافت. رشد بی رویه و قارچ گونه مزارع گوشتی، تخمگذار و مادر در اطراف و اکناف کشور، به ویژه در حاشیه دریای خزر، تولید مرغ ایران را امروز به حدود 11 برابر و تخم مرغ را به حدود 7 برابر اوایل انقلاب رسانده است. مصرف سرانه مرغ به بیش از 5 برابر و تخم مرغ حدود 4 برابر اول انقلاب رسیده است. امروز بیش از 20 هزار مرغداری گوشتی با مجوز و بدون مجوز، حدود 1600 مرغداری تخمگذار و قریب 500 مزرعه مادر به تولید مرغ و تخم مرغ و جوجه گوشتی می پردازند.
محاسبه شاخص تولید مرغ در ایران و مقایسه آن با ترکیه، نشان می دهد که راندمان تولید ایران بطور متوسط حدود 35-25 درصد کمتر از ترکیه است. بنابر این مرغدار مرغ ایرانی قادر نخواهد بود وارد بازار های منطقه ای شود.
در دهه 60 که مصادف با دوران جنگ و شرایط کوپنی بود، عده ای به اشکال مختلف سودهای هنگفتی نصیبشان شد و همین امر موجبات تاسیس مزارع کوچک و تولید روزافزون را فراهم آورد، بدون اینکه کسی بداند به چه بازار و به چه ساختاری وارد می شود. در نتیجه، کشور هم که سال هاست با مشکل اشتغال روبروست، فرصت را غنیمت شمرد. چه بهتر که عده ای مرغ، تخم مرغ  و جوجه تولید کرده و جوانانی را به سرکار ببرند. این امر در دهه 70 و 80 ادامه داشت تا اینکه رشد بی رویه مزارع موجب تولید بیش از نیاز کشور گردید، ساختار خرده مالکی جا افتاد و بازار رقابت کامل شکل گرفت.
با مشکلات اقتصادی روز افزون بجامانده از جنگ و تحریم بعلاوه ناتوانی دست اندرکاران از ارائه راه حل های معقول، یکی از معدود اقتصادهای تورمی جهان شکل گرفت و روز به روز قدرت خرید مردم، کاهش یافت. در دوران مدیریت دولت های نهم و دهم که پول نفت، صرف مخارج روزمره و به  راه انداختن کاروان های شادمانی شد و سرمایه‌گذاری اساسی برای برون رفت از معضلات اقتصادی، صورت نگرفت. هرچه خیرخواهان تذکر دادند و اقتصاد دانان و سیاسیون دلسوز نوشتند، افاقه ای نکرد. از سرمایه گذاری خارجی هم که خبر چندانی نبوده است.
بالاخره رسید به آن جا که کفاره شرابخوری های بی حساب را به قول صائب تبریزی باید بدهیم: بنشینیم و نظاره گر مستی ترک ها در بازارهای منطقه باشیم و از بازار صادراتی حدود 5/2 میلیون تنی مرغ (ارزشی حدود 5 میلیارد دلار) در حاشیه ایران، نان خشکی هم نصیبمان نشود.
صنایع کشور در کل و صنعت طیور ایران به خصوص در مقیاس کوچک عمل می کنند. بهره‌وری پایین، کیفیت غیرقابل قبول، ناتوانی در صادرات، همه و همه محصولات عملیات در چنین مقیاسی است. اساسی ترین راه برون رفت از مشکلاتی که صنعت طیور را احاطه کرده، خروج از ساختار خرده مالکی و بازار رقابت کامل است. تولیدکنندگان و دولت باید بپذیرند که راهی غیر از این نداریم. شعارهای عوام فریبانه و خواسته های بلاوجه چه از طرف تولیدکنندگان و چه از طرف دولتیان در این که ید بیضائی از آستین برون آید و معجزه‌ای شود راه به جایی نخواهد برد.
مولوی داستانی در قالب غزلی در دیوان شمس نقل می کند به این مضمون که خارپشتی (جوجه تیغی) دم ماری را به دهن گرفت و خودش را گرد کرد. مار ابله هم مرتباً خودش را به خارپشت می کوفت و با این کار تن خویش را سوراخ سوراخ می‌ کرد. مولانا این مار را که در بلا گرفتار شده بی سیاست و تدبیر می داند و یادآوری می کند که این کار بیشتر او را سوراخ می کند تا اینکه از دست خارپشت نجاتش دهد.
به نظر این بنده، جوجه تیغی ما هم مقیاس صنعت است، هی دائماً خودمان را به در و دیوار می زنیم ولی راه حلی نمی‌یابیم. بی تدبیر و سیاست عمل می کنیم. نتیجه اش هم این شده که روز به روز اوضاع را بدتر می‌کنیم!

بگرفت دم مار را یک خارپشت اندر دهن
سر در کشید و گرد شد مانند گویی آن دغا
آن مار ابله خویش را بر خار می زد دم به دم
سوراخ سوراخ آمد او از خود زدن بر خارها
بی صبر بود و بی حیل خود را بکشت او از عجل
گر صبر کردی یک زمان رستی از او آن بدلقا

واقعیت این است که عوام، صبر ندارند و راه حل های کوتاه مدت می خواهند اما مشکلات اقتصاد ایران در کل و صنعت و بخش کشاورزی را یک شبه نمی توان حل کرد. اگر سیاست های درستی به کار ببندیم، دائماً تدبیر کنیم و خودمان را اصلاح کنیم، شاید نوری در انتهای تونل دیده شود!
صرفه نظر از مسائل و مشکلاتی که با همسایگان وجود دارد، تا زمانی که از صرفه مقیاس در تولید برخوردار نشویم، قادر نخواهیم بود به بازارهای منطقه ای و نهایتاً جهانی نفوذ کنیم.

 
 
نظر خود را ثبت نمایید
  • موارد زیر جهت نمایش تایید نخواهد شد:
  • ۱- در متن شماره همراه و آدرس الکترونیکی درج شود
  • ۲ - در متن از جملات و الفاظ غیر عرف استفاده شود
  • ۳ - متن انگلیسی یا پینگلیش تایپ شود
Copyright © 2006 - 2024 ITPNews.com