کمپوست پرندگان مرده و ضایعات آنها

کمپوست پرندگان مرده و ضایعات آنها
کمپوست کردن، افزایش تجزیه بیولوژیکی مواد ارگانیک در محیطی هوازی است. در طول این روند، میکروارگانیسم ها، مواد آلی را می شکند و به ترکیبات آلی ثابت و قابل استفاده تبدیل می کند. در این روند اکسیژن مصرف و گرما، آب و دی اکسید کربن تولید می شود. در شرایط  قابل کنترل، روند کمپوست در دو فاز توصیف می شود، فاز اولیه و ثانویه. خواص شیمیایی و فیزیکی ضایعات خام بر سرعت کمپوست تاثیر می گذارد. اندازه ذرات، مساحت محیط ماده ضایعاتی بر نوع میکروارگانیسم های درگیر و درجه فعالیت بیولوژیکی در روند کمپوست تاثیر می گذارد. کمپوست کردن موجب دفع سالم ضایعات و مدفوع پرنده ها می شود و تخریب محیط زیست را کاهش می دهد. کمپوست مدفوع طیور و پرنده های مرده هنوز موضوعی قابل بحث است. در حالی که بعضی از دانشمندان به دلیل مزایای بسیار کمپوست کردن موافق آن هستند و برخی دیگر نیز به دلیل مضرات و خطرات زیست محیطی مخالف آن هستند. مقاله پیش رو تلاشی برای پوشش دادن کل روند کمپوست کردن، استفاده و همچنین حل مسائل و مشکلات مربوط به آن است.

مقدمه
کمپوست کردن اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا تکنولوژی مناسبی برای از بین بردن ضایعات مخرب به حساب می آید. کمپوست کردن روندی هوازی بیولوژیکی است که در آن میکروب هایی که به طور طبیعی به وجود می آیند، مواد آلی قابل تجزیه زیستی را به محصولات گیاخاک مانند تبدیل می کنند. کمپوست کردن برای بازیافت مواد آلی و برگرداندن آنها به خاک استفاده می شود تا باروری خاک حفظ گردد. ضایعات طیور شامل ترکیبی از فضولات، ضایعات بستر طیور، خوراک باقی مانده، پرنده های مرده، تخم های شکسته و پرها می شود و این ضایعات ممکن است از مرغداری های بزرگ، قفس ها و تسمه نقاله ها و سیستم های آبرسانی حاصل شده باشد. این مواد ضایعاتی ارزش غذایی بالایی دارند و به عنوان کود آلی شیمیایی به حساب می آیند و مواد مغذی مانند نیتروژن، فسفر و پتاسیم را بازیافت می کنند. با این حال، استفاده بیش از اندازه از این مواد می تواند موجب اوتروفیکاسیون آب ها، گسترش پاتوژن ها، تولید مواد گیاهی مسموم، آلودگی آب و هوا و تصاعد گازهای گلخانه ای شود. اوتروفیکاسیون ناشی از مدفوع و دیگر ضایعات می تواند به عنوان مهم ترین علت تخریب منابع آبی باشد. بیتزر و سیمز در سال 1988 گزارش دادند که استفاده بیش از اندازه از ضایعات طیور در پرورش دانه ها می تواند موجب آلودگی آبهای زیرزمینی به نیترات (NO2) شود. میزان بالای NO3 در آب های آشامیدنی می تواند موجب بروز بیماری متهموگلوبینمی (سندروم کبودی نوزادان)، سرطان و بیماری های تنفسی در انسان شود.

ویژگی ضایعات طیور
ضایعات طیور شامل ضایعات بستری، مدفوع و طیور مرده می شود. ترکیب این ضایعات بیشتر از آب و کربن و مقدار کمی نیتروژن، فسفر، کلر، کلسیم، منیزیم، سدیم، منگنز، آهن، مس، زینک و آرسنیک ساخته شده است. به دلیل وجود مقدار زیادی پروتئین و آمینواسید، مدفوع طیور مقدار زیادی نیتروژن (60 تا 80 درصد) از جمله اوره دارد. 40 تا 49 درصد از ترکیبات نیتروژنی موجود در مدفوع تازه در طول یک سال به آمونیاک تبدیل می شود. آمونیاک یا به شکل گاز (NH3) یا به شکل یونیزه شده (NH4) وجود دارد که قابل حل در آب است. NH4   می تواند از طریق میکروارگانیسم های موجود در خاک به نیترات تبدیل شود که به این روند نیتریفیکاسیون می گویند. زمانی که مدفوع طیور از طریق میکروب ها تخریب بی هوازی می شود، تجمع نیتروژن های درونی افزایش می یابد و این افزایش آمونیاک می تواند جلوی از بین رفتن ترکیب آلی را بگیرد؛ ترکیبات آلی موجب تولید اسید چرب در طیور می شود.

روند کمپوست کردن

با توجه به تغییرات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی که در طول روند کمپوست کردن به وجود می آیند، تخریب طبیعی اجزای زیست توده در حالت پایدار اتفاق نمی افتد، بلکه بیشتر در شرایط ناپایدار رخ می دهد. اگرچه تعریف دقیق و متمایزی میان مراحل روند کمپوست کردن وجود ندارد اما برخی از پژوهشگران کمپوست کردن را به دو مرحله بزرگ و عمده تقسیم بندی کرده اند. هوگ (Haug) در سال 1993 اذعان داشت که فاز یا مرحله اول، که فاز "پیشروی" یا "گرما" نامیده می شود، دارای این ویژگی است که میزان اکسیژن مصرفی بالا، دمای ترموفیلیک و کاهش زیاد در جامدات فعال قابل تجزیه زیستی می باشد. این مرحله پتانسیل بالایی در ایجاد بوی زیاد دارد.
بولن (Bollen)، کینر (Keener) و الول (Elwell) هر یک در تحقیقات خود مرحله اول روند کمپوست را به سه زیر فاز تقسیم بندی کرده اند: زیر فاز اولیه، میزان بالا و تثبیت. در زیر فاز اولیه که یک تا سه روز طول می کشد، دمای هوا از درجه محیط به 43 درجه سانتی گراد افزایش می یابد و میکروارگانیسم های مزوفیلیک قند، نشاسته و پروتئین را کاهش می دهد. در زیر فاز دوم (میزان بالا) دما از 43 درجه سانتی گراد به تقریباً 71 درجه سانتی گراد می رسد، در این مرحله میکروارگانیسم های ترموفیلیک چربی، همی سلولوز، سلولوز و تا حدی لیگنین را کاهش می دهد. در نهایت، در زیر فاز سوم (تثبیت)، دما کاهش می یابد و بالای 40 درجه سانتی گراد ثابت باقی می ماند. در طول این زیر فاز پایانی، کاهش بیشتر سلولوزهای خاص (که احتمالا زنجیره کوتاه تری دارند)، همی سلولوزها و لیگنین مشاهده می شود و میکروارگانیسم های مزوفیلیک دوباره تشکیل می شود. دمای بالا در دو زیرفاز اول کمپوست (زیر فاز اولیه و میزان بالا) ، تابعی از مقدار و درجه یکپارچگی در هوادهی، میزان رطوبت و ترکیب مواد مورد نیاز است. در طول فازهای برابر در چرخه کمپوست، دمای پشته ای که در آن لاشه ها کمپوست می شود پایین تر از دمایی خواهد بود که در آن بقایای گیاهان ارگانیک کمپوست می شوند، مگر آنکه شرایط فیزیکی و شیمیایی بهینه شود تا یکپارچگی میکروبیولوژی و تهویه مناسب فراهم شود. به علاوه، پشته کمپوست باید بزرگ باشد یا مصالح عایق بندی داشته باشد تا دمای بالا را حفظ کند.
دومین فاز اصلی کمپوست به عنوان فاز "بلوغ " یا "استحکام" شناخته می شود. در این مرحله، تهویه عاملی تعیین کننده برای کمپوست دقیق نیست، در نتیجه امکان استفاده از سیستم کمپوست با اکسیژن پایین وجود دارد. یک دسته از واکنش های کند کننده، مانند شکستن لیگنین ها در این مرحله اتفاق می افتد و نیازمند مدت زمان بیشتر برای کامل شدن است. به گفته بولن و همکاران وی، مرحله بلوغ می تواند پنج ماه در دمای زیر 40 درجه طول بکشد.

فاکتورهای موثر

دما
هارپر (2002)، کینر و الول (2000) و لانگستون (2002) در تحقیقات خود بیان کرده اند که سرعت فرآیند تجزیه در دمای ترموفیلیک، که از 40 درجه تا 71 درجه سانتی گراد متغیر است، بیشتر از دمای مزوفیلیک با درجه دمای بین 10 تا 40 درجه سانتی گراد است. از آنجایی که بذر علف های هرز اغلب در دمای 62 درجه سانتی گراد از بین می روند، این میکروارگانیسم ها زمانی از بین می روند که در معرض دمای 60 تا 70 درجه سانتی گراد و به مدت بیش از دو تا سه ساعت قرار بگیرند. هویتینک و کینر در سال 1993 تایید کردند که قارچ ها به طور موثر منابع کربن، مانند لیگنین یا سلولوز را که در دسترس اکثر باکتری ها نیستند، جذب می کند. با این حال، فعالیت قارچی در دمای بالای 55 درجه سانتی گراد بسیار محدود است. همچنین مشاهده شده است که در دماهای بالا یعنی در دمای 60 تا 70 درجه سانتی گراد، بسیاری از آنزیم های هضم کننده کربن غیرفعال خواهند بود، ترکیبات نیتروژنی از بین می روند و گازهای نیتروژنی نامطلوب تولید می شود، از این رو بهترین دما در طول فاز اول کمپوست کردن لاشه بین 55 تا 60 درجه سانتی گراد است.

تخلخل
تخلخل های پر شده از هوا بر موجود بودن اکسیژن، دما، فعالیت میکروبی، زمان کمپوست و پشته های بسته بندی شده تاثیر دارد. تخلخل باید حدود 35 درصد باشد تا امکان نفوذ هوا به توده ها و حفظ رشد بهینه میکروب ها وجود داشته باشد. لوپر در سال 2002 اظهار داشت که اندازه بهینه ذرات مواد کمپوست برای تهویه مناسب بین 1 / 3 تا 7 / 12 میلی متر است.

اکسیژن و تهویه

زمانی که هوا در توده های کمپوست به میزان بسیار کمی وجود دارد، تجزیه زیستی هوازی برای تجزیه مواد آلی کاهش می یابد، از بین رفتن نیتروژن از طریق دنیتریفیکاسیون افزایش و دما کاهش می یابد. چاو (2001) از سیستم مکانیکی تهویه با فشار استفاده کرد تا علوفه مخلوط گوسفند را با منابع کربنی به نسبت 1:1 کمپوست کند تا از پیشرفت این وضعیت جلوگیری کند.

نسبت کربن به نیتروژن

اضافه کردن منابع کربنی به لاشه ها شرایط مناسبی را برای کمپوست کردن موفق فراهم می کند. منابع کربنی تهویه مناسب ایجاد می کنند، فرار گازهای سمی مانند آمونیاک را سرعت می بخشند و مواد کمپوست شده را در دسترس حشرات و جونده ها قرار می دهند؛ انرژی اضافی برای فعالیت نسبت های قابل قبول کربن به نیتروژن (کربن:نیتروژن) از 1:25 تا 1:40 متفاوت است و می تواند تا 1:50 نیز بالا برود. کاهش نسبت کربن به نیتروژن در طول روند کمپوست به خوبی نشان می دهد که منابع کربنی توسط میکروارگانیسم ها هضم شده و گاز کربن دی اکسید و گرما تولید شده است. مختار و همکاران وی در سال 2003 در تحقیق خود گزارش داده اند که نسبت کربن به نیتروژن محصولات تمام شده تقریبا نصف نسبت کربن به نیتروژن مواد خام ترکیبی در ابتدای فاز اول است.

PH
محیط های قلیایی (pH>7) یا اسیدی (pH<7) برای کمپوست لاشه مناسب نیستند. مقدار زیادی از کربن آزاد که با مواد نیتروژنی لاشه ترکیب شده، نه تنها به تحرک نیتروژنی کمک می کند و مانع از بین رفتن آن از طریق آمونیفیکاسیون می شود، که pH توده لاشه را نیز در حالت خنثی (0 / 7) یا کمی پایینتر نگه می دارد. از آنجایی که واکنش های بیوشیمیایی، گاز کربن دی اکسید (اسید ضعیف) و NH3 (باز ضعیف) آزاد می کند، روند کمپوست می تواند در طیف خنثی کاهش اثر داشته باشد. نسبت دقیق کربن به نیتروژن، pH را در طیف 5 / 6 تا 2 / 7 نگه می دارد که برای کمپوست بهینه است.

مواد خام و انرژی مورد نیاز


رطوبت
آب، به عنوان یک واسطه، مواد مغذی را به میکروارگانیسم های مفید انتقال می دهد و به این ترتیب تولید آنزیم های مورد نیاز را در روند کمپوست تسهیل می کند. رطوبت مورد نیاز برای لاشه ها به ویژگی های ماده بستگی دارد اما به طور معمول بین 40 تا 60 درصد است. همانطور که پیش تر گفته شد، آب بیشتر (>60%) اکسیژن را از سوراخ های کوچک توده کمپوست از بین می برد و از فعالیت هوازی آن جلوگیری می کند. به علاوه شرایطی را به وجود می آورد که موجب ایجاد بو در توده کمپوست و محدودیت بالا رفتن دما می شود. توده های اشباع شده کمپوست خیلی سریع اکسیژن مورد نیاز برای کاهش ترکیبات بودار را از بین می برد و از میکروب های ترموفیلیک حمایت می کند. با این حال، برگرداندن کمپوست به طرف دیگر آن و اضافه کردن مواد خشک جاذب رطوبت می تواند اغلب مشکل را حل کند. اگر ترکیب کمپوست بدون آنکه در آن آبی ریخته شده باشد در هنگام دست زدن مرطوب باشد، در این صورت رطوبت آن کافی است.

منبع کربن
مواد خامی که برای میکروارگانیسم ها کربن بیشتری فراهم می کنند، در واقع رطوبت بیشتری از لاشه جذب می کنند، رطوبت را در میان توده کمپوست پخش می کنند، تخلخل ها را حفظ می کنند و نسبت کربن به نیتروژن توده را تغییر می دهند. ترکیب خاک اره و کاه می تواند برای ساخت توده های کمپوست استفاده شود. ترکیب با نسبت 50:50 از طریق حجم جامدات جدا شده از مدفوع و همچنین یک منبع کربن می توانند به عنوان ماده بازی در کمپوست لاشه استفاده شوند. مختار و همکاران وی (2003) با موفقیت توانستند از ضایعات بستر اسب که ترکیبی از مدفوع اسب و تراش های چوب پنبه ای بود برای کمپوست لاشه گاو و اسب استفاده کنند.

انرژی گرمایی
انرژی گرمایی مورد نیاز برای غیرفعال سازی میکروب ها تابعی از دما و مدت زمان قرار گرفتن در آن می باشد. انرژی غیرفعالسازی که از رابطه میان زمان / دما در معادله آرتنیوس به دست آمده است، برای بسیاری از اسپورها و سلول های گیاهی بین 50 و 100 کیلوکالری / گرم بر مول است. بر اساس این نظریه، غیرفعالسازی گرمای پاتوژن های روده از طریق توجه به شرایط عمومی کمپوست کردن ارزیابی شد و نتیجه حاصل از آن این بود که دمای متوسط 55 تا 60 درجه سانتی گراد برای یک یا دو روز این انرژی را فراهم می کند و برای کاهش ویروس های بیماری زا ، باکتری ها، تک یاخته ها (ازجمله کیست ها)، کرم ها (انگل هایی مانند کرم کدو، کرم کبد، آسکاریس) به میزان پایین کافی است. با این حال، آندوسپورهایی که توسط باکتری های اسپوردار تولید می شوند (مانند باسیلیوس آنتراسیس) تحت این شرایط غیر فعال نمی شود.

حجم دهنده ها

حجم دهنده ها منبع مواد مغذی برای کمپوست کردن می باشند. از آنجایی که اندازه ذرات این حجم دهنده ها بزرگ تر است، می توانند فواصل هوای مناسبی در پشته های کمپوست داشته باشند (25 تا 35 درصد تخلخل) و از بسته بندی انباشته مواد جلوگیری کنند. هوگ (1993) پیشنهاد کرد که حجم دهنده ها باید ماتریس سه بعدی از ذرات جامدی داشته باشند که قادرند از طریق ارتباط ذرات با ذرات از خود مراقبت کنند. برای رسیدن به بالاترین تخلخل و حجم خالی در مواد ترکیبی، ذرات باید به جای مسطح بودن سه بعد داشته باشند. هوگ (1993) گزارش کرد که میزان بالای مواد آلی در کیک لجن، انرژی ترکیب کمپوست را افزایش می دهد زیرا می تواند حجم خالی میان ذرات را اشغال کند. حجم دهنده های رایجی که برای کمپوست آلی استفاده می شوند تراشه های چوب با اندازه بین 5 / 2 تا 5 سانتی متر، باقی مانده های پلت های خوراک، لاستیک های خرد شده، پوسته های بادام زمینی و خرده های درخت می باشند اما این حجم دهنده ها در کمپوست لاشه استفاده نشده اند. علوفه خشک و کاه نیز به خوبی به عنوان حجم دهنده می تواند عمل کند. علوفه خشک، کربن بیشتری (نسبت کربن به نیتروژن بالایی دارند) نسبت به علوفه های سبزتر و سبزیجات دارند. بقایای محصولاتی مانند کاه گندم یا ساقه ذرت می توانند به عنوان مواد کمپوست برای کمپوست لاشه استفاده شوند اما ممکن است به برش یا کاهش سایز ذرات آنها نیاز باشد.
با انتخاب یک حجم دهنده، دو فاکتور یعنی موجود بودن و هزینه اهمیت پیدا می کند. نسبت حجم دهنده ها به لاشه ها باید موجب تراکم حجم مخلوط کمپوست نهایی شود که از 600 کیلوگرم بر مترمکعب فراتر نمی رود. به عنوان یک قاعده کلی، وزن مخلوط کمپوست در ظرفی به حجم 19 لیتر نباید بیشتر از 4 / 11 کیلوگرم باشد؛ در غیر این صورت، مخلوط کمپوست بیش از اندازه فشرده و تهویه نامناسب می شود.

در نظر گرفتن عوامل بیماری
در طول اولین فاز کمپوست، دماهای ترموفیلیک موجب غیرفعال شدن باکتری های بیماری زا می شوند که تابعی از دما و مدت زمان در معرض دما قرار گرفتن است. دمای بالا برای استریلیزاسیون دقیق محصول مورد نیاز است، اگرچه در طول کمپوست لاشه نیز گرما تولید می شود و در آن مرحله نیز بعضی میکروب ها از بین می روند اما این امر برای استرلیزه کردن کامل محصول نهایی کافی نیست و هنوز امکان زنده ماندن و رشد پاتوژن ها وجود دارد. میزان باکتری های بیماری زای موجود در محصول نهایی به روند گرمادهی فازهای اول و دوم و آلودگی متقاطع یا آلودگی مجدد محصول نهایی بستگی دارد. انباشتن مواد جامد، که می تواند ماده را از تاثیرات دما ایزوله کند و پخش ناهمگون دما که می تواند موجب زنده ماندن پاتوژن ها در قسمت های سردتر و ورود دوباره پاتوژنها بعد از مرحله دمای بالا شود، همگی بر کاهش پاتوژن ها تاثیر گذار می باشند.
برای جلوگیری از به وجود آمدن این شرایط در طول روند کمپوست، داشتن جریان هوا و دمای یکنواخت اهمیت بسیاری دارد. کینر و الول در تحقیقات خود گزارش داده اند که چون کمپوست لاشه مخلوطی ناهمگون است، پاتوژن های زنده ممکن است در ترکیب غیر یکنواخت مواد پراکنده باشند. کینر اذعان داشت که روند آماده سازی (چرخ کردن و میکس کردن لاشه با مواد کمک کننده به کمپوست) و همچنین تغییرات در سیستم کمپوست (مانند تهویه) سازگاری شیمیایی و فیزیکی فراهم خواهد کرد و شرایط بهتری در کنترل دما و غیرفعال کردن باکتری های پاتوژنی را ایجاد می کند. هوادهی به پشته کمپوست از طریق چرخش دوره ای امکان فرار میکروب ها از قسمت های دارای دمای بالا را کاهش می دهد. برخلاف دمای غیر یکنواخت، گلانویل و ترامپل گزارش داده اند زمانی که دما در میانه پشته به 65 درجه سانتی گراد برسد، در یک یا دو روز فعالیت باکتریایی پاتوژنی کاهش می یابد. اگر چنین گرمایی حاصل شود، سالمونلا و کل دیگر جمعیت های کلی فرم (Coliform bacteria) می تواند به طور عادی به سطحی پایین تر از 1 و 10 MPN / g جامدات خشک کاهش یابد. با این حال، باکتریهای اسپوردار در این شرایط غیرفعال نمی شوند.

عیب یابی
در جایی که مایعات از توده های کمپوست بیرون می آید، منبعی عالی برای جذب کربن باید اطراف پشته پخش شود. اگر پشته مرطوب یا خیس و بوی تند و ظاهری به رنگ قهوه ای داشته باشد، باید به لایه تازه ای از حجم دهنده ها در قسمت جدید انتقال داده شوند. در طول فاز اول، اگر رطوبت پایین باشد (کمتر از 40 درصد) و دمای داخلی پشته بالا باشد (بیش از 65 درجه سانتی گراد)، پوشش پشته کمپوست باید به پشت برگردانده و بهم زده شود و سپس آب به نقاط مختلف آن اضافه شود. برعکس، اگر دمای داخلی پشته خیلی پایین باشد (کمتر از 55 درجه سانتی گراد)، احتمالا پشته کمپوست خیلی مرطوب یا خیس یا بدون اکسیژن بوده است و نتیجه آن بیشتر در شرایط بی هوازی مشاهده می شود تا در شرایط هوازی. نمونه ها باید جمع آوری شوند و رطوبت از طریق امتحان با دست تعیین شود. اگر دمای کمپوست در یک یا دو هفته بعد از بستن پشته به دمای مورد انتظار نرسید، فرمولاسیون پشته اولیه باید برای نسبت کربن به نیتروژن تخمین زده شود. می توان مدفوع گاو، جوجه یا اسب نیز به پشته کمپوست اضافه کرد. در آب و هوای سرد یا در زمستان، پشته های کمپوست باید در برابر پدیده های طبیعی مختلف محافظت شوند. لاشه ها باید در انبار، زیر سایبان یا در فضایی دارای پوشش نگهداری شوند تا از دمای سرد محافظت گردند. حجم دهنده ها و دیگر مواد اولیه کمپوست نیز باید خشک نگهداری شود تا از منجمد شدن آن و تبدیل شدن به پشته ای بی استفاده جلوگیری شود.

روش های کمپوست لاشه
اهداف اصلی کمپوست لاشه جلوگیری از انتقال و پخش آلودگی، به حداقل رساندن احتمال آلوده شدن عناصر مهم زیست محیطی (هوا، آب، خاک، گیاهان و ...) توسط مواد آلوده و تغییر لاشه ها به محصولات نهایی می باشد. لاشه ها به پشته ای بدون مخلوط تبدیل می شوند و درست بعد از آنکه زیر فاز "میزان بالای کمپوست" اتفاق افتاد رخ می دهد و لاشه کاملا عفونی می شود. اگرچه اکثر برنامه های کمپوست سازی لاشه با مقدار کم لاشه ها بهتر انجام می شود، هزینه ابتدایی و نیازهای مدیریتی آنها بسیار متفاوت است. روش های کمپوست رایج در زیر آمده است.

کمپوست ویندرو
در این روش، یک توده روی خاک فشرده شده با نفوذپذیری کم مایعات یا روی پشته های بتنی ساخته می شود. به عنوان مثال، در زمان بروز بیماری، روش ویندرو که برای 90 تا 120 روز بعد از آغاز کمپوست سازی غیر قابل بازگشت باقی می ماند، می تواند از لاشه های گاو با وزن متوسط 454 کیلوگرم استفاده کند. روش های ویندرو برای پشته های کمپوست لاشه اغلب در فضای باز قرار گرفته است و از آب و هوا، باران یا باد حفاظت می شود. از نظر هنری و وایت هم تراز کردن شمال و جنوب پشته های پوشش داده نشده لاشه و حفظ شیب مایل ویندرو، گرمای ناشی از خورشید را به حداکثر می رساند و از انباشت بارش ها جلوگیری می کند.

کمپوست سطلی

کمپوست سطلی برای لاشه هایی با اندازه کوچک و متوسط قابل استفاده است که لاشه طیور نیز جزء آنها می باشد. در این شیوه، لاشه ها و مواد همراه کمپوست درون ظرفی قرار می گیرند که از چوب و دیواره های با فاصله تشکیل شده است که اغلب دارای سقف است. سطل های موقتی که از علوفه های خیلی بزرگ ساخته شده (با سقف یا بدون سقف) از نظر ساختاری برای محدود کردن مواد کمپوست مناسب است و می تواند برای مقدار یا اندازه زیاد لاشه ها استفاده شود.

استفاده برای کمپوست طیور
کمپوست لاشه های طیور از آزمایش های مختلفی برداشت شده که در آمریکا انجام گرفته است؛ در این آزمایش ها اقتصادی بودن و سازگاری با محیط زیست کمپوست پرندگان مرده بررسی شده است. هدف این تحقیقات مختلف تولید ماده ای بهداشتی برای استفاده به عنوان کود در زمین های آبیاری بوده است. کارهای بیشتری نیز در این زمینه انجام شده است تا مشخص شود که آیا این تکنولوژی می تواند در شرایط آب و هوایی انگلستان استفاده شود یا خیر. تست محصولات نهایی نیز باید انجام می شد زیرا کمپوست ها، به دلیل رسانایی الکتریکی بالای مواد تشکیل دهنده آنها، می توانند به جوانه زنی بذر و رشد سریع گیاهان آسیب برساند. لاشه های مرغ های تخمگذار در سطل چوبی به ابعاد 1.5×1.5×1.5 m کمپوست شد (وزارت کشاورزی آمریکا، 1994). مسموم کنندگی گیاهی و ارزش های کودی کمپوست در گیاه چچم پایدار و گندم بهاره در گلخانه آزمایش شد. آزمایش ها با مخلوط کردن خاک با کمپوست در سینی هایی به ابعاد 20×14×5 cm و میزان بیش از 300 تن در هر هکتار استفاده شد. بذرها در زمینی با شیب معمولی کاشته شدند، که چهارده ساعت در معرض نور روز قرار داشتند و حداقل دمای آنها 5 درجه سانتی گراد ثبت شده است. میزان جوانه زنی و وزن خشک جوانه ها در زمان های مختلف بعد از کاشت اندازه گیری شد. در این آزمایش مشخص شد که روش وزارت کشاورزی آمریکا در انگلستان قابل اجرا است و محصول نهایی می تواند روی علوفه و گندم به میزان 50 تن در هر هکتار قابل استفاده باشد.

نتیجه گیری
کمپوست لاشه ها و ضایعات طیور، اگر به طور صحیح انجام شود، می تواند محصول نهایی مفیدی را به وجود آورد که به عنوان کود یا ماده کمپوست استفاده شود. با این حال، برخی اقدامات برای رسیدن به بهترین نتیجه لازم است. به منظور به حداقل رساندن تاثیرات زیست محیطی، کمپوست کردن لاشه ها می تواند از 24 تا 48 ساعت بعد از مرگ آغاز شود. برای پشته کمپوست لاشه، پیشنهاد می شود که نسبت کربن به نیتروژن C: N)) 30-35 به یک (30-35:1)، میزان رطوبت40 تا 60 درصد باشد، جریان هوا باید به خوبی انجام شود ( اندازه ذرات1 / 3 تا 7 / 12 میلی متر و تخلخل های پوشیده از هوا 35 درصد است) و دمای ترموفیلیک بین 55 تا 60 درجه به مدت دو هفته فراهم شود. کمپوست درون سطلی، پشته را از قرار گرفتن در معرض حیوانات شکارچی، آفات و روان آبها حفظ می کند و این روش برای کمپوست لاشه در مقیاس کوچک مناسب و کارآمد است. در شرایط اضطراری (بیماری های پا و دهان، آنفولانزای پرندگان) کمپوست به شیوه ویندرو برای میزان بالای لاشه بیشتر توصیه می شود.

 
 
نظر خود را ثبت نمایید
  • موارد زیر جهت نمایش تایید نخواهد شد:
  • ۱- در متن شماره همراه و آدرس الکترونیکی درج شود
  • ۲ - در متن از جملات و الفاظ غیر عرف استفاده شود
  • ۳ - متن انگلیسی یا پینگلیش تایپ شود
Copyright © 2006 - 2024 ITPNews.com