تولید کنندگان دام نیاز دارند تا اطلاعات ژنتیکی دقیقی از تعداد و اهمیت ژنهای مرتبط با چربی و ماهیچه داشته باشند.
در بسیاری از کشورها با وجود اینکه هزینه تهیه گوشت بره برای مصرف کنندگان اهمیت زیادی دارد ولی اکثر مصرف کنندگان به فکر تهیه گوشت با کیفیت، اغلب با چربی کمتر هستند(Harper, ۲۰۰۴). به هر حال ترکیب مناسب گوشت از لحاظ میزان چربی و ماهیچه تحت تاثیر عوامل ژنتیکی و غیر ژنتیکی زیادی قرار میگیرد و انتخاب به منظور افزایش میزان گوشت لخم با چربی کمتر بازارپسندی و سلامت جامعه را بهبود میبخشد. تولید کنندگان دام نیاز دارند تا اطلاعات ژنتیکی دقیقی از تعداد و اهمیت ژنهای مرتبط با چربی و ماهیچه داشته باشند تا بتوانند این اطلاعات را در برنامههای انتخاب و تصمیمگیریهای مدیریتی خود به منظور دستیابی به اهداف پرورش مانند تولید گوشت مرغوب با میزان ماهیچه بیشتر و چربی لاشه کمتر، به کار گیرند. با افزایش میزان تقاضا برای تولید گوشت گوسفند در جهان، اصلاحگران و پروشدهندگان در دهههای اخیر توجه بیشتری به صفات گوشت و ژنهای مرتبط با این صفات داشتهاند(Machado et al., ۲۰۰۳; Walling et al., ۲۰۰۴).
صفات مرتبط با تولید گوشت (ماهیچه و چربی) از صفات مهم اقتصادی در گوسفند هستند. به هر حال ماهیچه و چربی زیر پوستی بافتهای هدف برای شناسایی ژنهای مسئول با صفات مطلوب در تولید گوشت به شمار میروند.(de Vries, Faucitano, Sosnicki, & Plastow, ۲۰۰۰; Lin & Hsu, ۲۰۰۵)
در سالهای اخیر روشهایی مبتنی بر ژنتیک مولکولی برای افزایش پیشرفت ژنتیکی و همچنین افزایش صحت پیشبینی در اصلاح نژاد دام گسترش یافته است. از جمله این روشها میتوان به مطالعات پویش ژنومی (GWAS) و انتخاب ژنومیک اشاره کرد. به هر حال با وجود مزیت و توان بالای این روشها در اصلاح نژاد به دلیل هزینههای بالا استفاده از روشهای دیگری مانند انتخاب بر اساس مارکرها (MAS) هنوز هم مورد توجه هستند(Williams, ۲۰۰۵).
از آنجایی که صفات مرتبط با کیفیت گوشت به سختی شناسایی میشوند، بهبود ژنتیکی در برنامههای انتخاب میتواند با استفاده از شناسایی ژنها و QTLهای مهم حاصل شود(C. Zhang et al., ۲۰۱۳). روشهای متعددی برای شناسایی ژنهای مهم مرتبط با صفات وجود دارد؛ از جمله جدیدترین و دقیقترین این روشها مطالعه تمایز بیان ژنها در نمونههای بیولوژیکی با استفاده از آنالیز RNA-seq است(Chu & Corey, ۲۰۱۲). همچنین این روش برای مطالعه واریانتهای مختلف ژنها، تصحیحهای بعد از رونویسی بررسی جهشها و SNPها مورد استفاده قرار میگیرد(Maher et al., ۲۰۰۹). در این روش بیان ژن به وسیله شمارش تعداد خوانشهای یک ژن که روی ژنوم مرجع نقشه یابی شده است، بررسی میشود. این روش نسبت به روشهای قدیمیتر مانند microarray دقیقتر و قویتر است(Zhang et al., ۲۰۱۴). با توجه به اینکه مطالعات در زمینه بهبود صفات لاشه در نژادهای گوسفند در جهان و کشور ما به خصوص در استان زنجان روی نژاد بومی گسترش یافته، شناسایی و معرفی ژنهای مهم درگیر در صفات مهم در لاشه بسیار اهمیت دارد و بستر مناسبی را در مطالعات آتی برای محققان در این زمینه فراهم میکند. هدف این مطالعه، شناسایی ژنهای کلیدی در بافتهای چربی و ماهیچه گوسفند برای استفاده در برنامههای تحقیقاتی در جهت بهبود صفات لاشه در گوسفندان بومی ایران است.
در بسیاری از کشورها با وجود اینکه هزینه تهیه گوشت بره برای مصرف کنندگان اهمیت زیادی دارد ولی اکثر مصرف کنندگان به فکر تهیه گوشت با کیفیت، اغلب با چربی کمتر هستند(Harper, ۲۰۰۴). به هر حال ترکیب مناسب گوشت از لحاظ میزان چربی و ماهیچه تحت تاثیر عوامل ژنتیکی و غیر ژنتیکی زیادی قرار میگیرد و انتخاب به منظور افزایش میزان گوشت لخم با چربی کمتر بازارپسندی و سلامت جامعه را بهبود میبخشد. تولید کنندگان دام نیاز دارند تا اطلاعات ژنتیکی دقیقی از تعداد و اهمیت ژنهای مرتبط با چربی و ماهیچه داشته باشند تا بتوانند این اطلاعات را در برنامههای انتخاب و تصمیمگیریهای مدیریتی خود به منظور دستیابی به اهداف پرورش مانند تولید گوشت مرغوب با میزان ماهیچه بیشتر و چربی لاشه کمتر، به کار گیرند. با افزایش میزان تقاضا برای تولید گوشت گوسفند در جهان، اصلاحگران و پروشدهندگان در دهههای اخیر توجه بیشتری به صفات گوشت و ژنهای مرتبط با این صفات داشتهاند(Machado et al., ۲۰۰۳; Walling et al., ۲۰۰۴).
صفات مرتبط با تولید گوشت (ماهیچه و چربی) از صفات مهم اقتصادی در گوسفند هستند. به هر حال ماهیچه و چربی زیر پوستی بافتهای هدف برای شناسایی ژنهای مسئول با صفات مطلوب در تولید گوشت به شمار میروند.(de Vries, Faucitano, Sosnicki, & Plastow, ۲۰۰۰; Lin & Hsu, ۲۰۰۵)
در سالهای اخیر روشهایی مبتنی بر ژنتیک مولکولی برای افزایش پیشرفت ژنتیکی و همچنین افزایش صحت پیشبینی در اصلاح نژاد دام گسترش یافته است. از جمله این روشها میتوان به مطالعات پویش ژنومی (GWAS) و انتخاب ژنومیک اشاره کرد. به هر حال با وجود مزیت و توان بالای این روشها در اصلاح نژاد به دلیل هزینههای بالا استفاده از روشهای دیگری مانند انتخاب بر اساس مارکرها (MAS) هنوز هم مورد توجه هستند(Williams, ۲۰۰۵).
از آنجایی که صفات مرتبط با کیفیت گوشت به سختی شناسایی میشوند، بهبود ژنتیکی در برنامههای انتخاب میتواند با استفاده از شناسایی ژنها و QTLهای مهم حاصل شود(C. Zhang et al., ۲۰۱۳). روشهای متعددی برای شناسایی ژنهای مهم مرتبط با صفات وجود دارد؛ از جمله جدیدترین و دقیقترین این روشها مطالعه تمایز بیان ژنها در نمونههای بیولوژیکی با استفاده از آنالیز RNA-seq است(Chu & Corey, ۲۰۱۲). همچنین این روش برای مطالعه واریانتهای مختلف ژنها، تصحیحهای بعد از رونویسی بررسی جهشها و SNPها مورد استفاده قرار میگیرد(Maher et al., ۲۰۰۹). در این روش بیان ژن به وسیله شمارش تعداد خوانشهای یک ژن که روی ژنوم مرجع نقشه یابی شده است، بررسی میشود. این روش نسبت به روشهای قدیمیتر مانند microarray دقیقتر و قویتر است(Zhang et al., ۲۰۱۴). با توجه به اینکه مطالعات در زمینه بهبود صفات لاشه در نژادهای گوسفند در جهان و کشور ما به خصوص در استان زنجان روی نژاد بومی گسترش یافته، شناسایی و معرفی ژنهای مهم درگیر در صفات مهم در لاشه بسیار اهمیت دارد و بستر مناسبی را در مطالعات آتی برای محققان در این زمینه فراهم میکند. هدف این مطالعه، شناسایی ژنهای کلیدی در بافتهای چربی و ماهیچه گوسفند برای استفاده در برنامههای تحقیقاتی در جهت بهبود صفات لاشه در گوسفندان بومی ایران است.